بهترین چیزها در دنیا رایگان هستند اما به این معنی نیست که دستیابی به آنها آسان است و به تلاش، عرقریختن و پشتکار نیاز ندارد.این مساله بهخصوص در مورد یادگیری مهارتهای اساسی در زندگی مصداق دارد.
برای همه ما واضح و مبرهن است که استعدادهای درونی انسان بیش از هر چیز دیگری در زندگی ارزش سرمایهگذاری دارند. اما در اینجا این سوال مطرح است که: «سختترین و مفیدترین مهارت زندگی که باید آموخته شود چیست؟»
برای یافتن پاسخ این سوال از شما دعوت میکنیم تا ادامه این مطلب را تا انتها مطالعه کنید.
شما اگر منظمترین، شناختهشدهترین و ثروتمندترین فرد روی کره خاکی باشید اما توان همدلی کردن با دیگران را نداشته باشید، در واقع هیچ نیستید! در این حالت فقط میتوان شما را یک اجتماعستیز دانست و بس.
همدلی کردن با دیگران یکی از اساسیترین ویژگیهای انسان است که در بیزینسهای مدرن بهراحتی به فراموشی سپرده شده.
همانطور که از نام «همدلی» مشخص است، یعنی توانایی حس کردن احساسات دیگران. با داشتن چنین مهارتی شما میتوانید فروش بیشتری داشته باشید و خدمات بهتری به مشتریان خود ارائه دهید.
همدلی در کارهای گروهی سبب میشود تا اعضای گروه با تلاش و جدیت بیشتری وظایف خود را به انجام برسانند.
یکدلی و احساس یگانگی با دیگران این مزیت را دارد که فرد فراتر از خود و دنیای خود را ببیند و بتواند مسایل بیشتری از حسهای درونی خود را درک کند.
ترفندهای گوناگونی برای داشتن خواب باکیفیت در سراسر وب وجود دارد اما بدون شک رعایت این موارد چندان آسان نیست.
اما پزشکان معتقد هستند فارغ از روشی که برای خوابیدن انتخاب میکنید، مهم است استراحت شبانهی کامل و با کیفیتی داشته باشید. تحقیقات زیادی ثابت کردهاند با داشتن یک برنامه منظم و سازماندهی شده میتوانید بسیار راحتتر به خواب رفته و صبح هم آسان بیدار شوید.
مدیریت زمان
یکی از مهارتهای ارزشمند و مهمی که همه کارفرماها باید داشته باشند، مدیریت زمان است. از آنجا که چنین هدفی فقط یک روش یا راهکار مشخص ندارد، شما باید ترفندهای متناسب با سبک زندگی خود را بیاموزید و به انجام آن وفادار باشید.
شاید سختترین بخش مدیریت زمان برنامهریزی کردن باشد. برنامهها باید بهگونهای باشند که شما همه گزینههای موجود در لیستِ کارهای در دست انجام را به موقع و صحیح انجام دهید.
یعنی صِرف نوشتن یکسری کار و ملزم کردن خود به انجام آنها کافی نیست. شما باید دید درست و دقیقی به زندگی و کارهای خود داشته باشید تا با استناد بر آنها بتوانید برنامههای روزانهتان را طوری تعیین کنید که همه گزینهها قابل اجرا باشند.
کمک خواستن
کمک طلب کردن از دیگران از جمله ترفندهایی است که سبب زیر و رو شدن زندگی شما و بهبود هر چه بهتر آن میشود.
قسمت سخت ماجرا اینجاست که خیلی از ما نمیدانیم چه زمانی به کمک نیاز داریم و نمیتوانیم به موقع از مزایای این امر استفاده کنیم. بعلاوه، تقریبا هیچکسی دوست ندارد به عنوان یک انسان ضعیف یا بی کفایت بهنظر برسد.
اما اگر کمک خواستنِ بهموقع از دیگران را بیاموزید، تحولی عظیم در زندگی خود شاهد خواهید بود.
در تحقیقات اخیر دانشجویان دانشکده بازرگانی هاروارد، برخلاف تصور عموم، کمک خواستن از دیگران، فرد را کارآمد نشان میدهد تا ضعیف.
وقتی شما از دیگران کمک میخواهید یعنی بر هوش و تجربه آنها تکیه میکنید. این سبب میشود از نظر آنها دوستداشتنی و قابل اعتماد باشید.
مثبت حرفزدن با خود
شاید خیلی مهم نباشد که دیگران چه فکری در مورد شما دارند اما بدون شک تصور شما از خودتان بسیار حائز اهمیت است.
تصوراتی که هر فرد از خود دارد در اعتماد به نفس و طریقه رفتار اجتماعی او تاثیر مستقیمی دارد.
به همین خاطر بسیار مهم است خیلی مثبت در مورد خود فکر کنید و با خود حرف بزنید.
ثابت قدم بودن
هر کاری که انجام میدهید، باید بدانید که داشتن ثبات و عزم راسخ در آن بسیار حائز اهمیت است.
برخی از مردم وقتی به درجات بالای شغلی میرسند از تلاش کردن دست بر میدارند اما باید بدانید که پایداری در تلاش و یادگیری مهارتهای جدید تضمین کننده دوام موفقیت هر فرد است.
سرتان به کار خود باشد
آموختن این که ذهنتان را فقط به کار خود معطوف کنید چندان آسان نیست و ممکن است یک عمر زمان ببرد.
اینکه همیشه سرتان در کار و زندگی بقیه باشد نه تنها کمک کننده نیست بلکه نوعی اتلاف وقت هم بشمار میرود. بهجای این کارهای بیهوده، ذهن و فکر خود را روی زندگی و شغل خود معطوف کنید تا راههای صحیح پیشرفت را بیاموزید.
سکوت کردن در مواقع لزوم
زندگی همه انسانها فراز و فرود دارد. مسایل گوناگونی ممکن است در زندگی پدیدار شوند که سبب ناراحتی، عصبانیت یا تعجب شوند. مهم این است که یاد بگیرید این مسایل را در دل خود نگه دارید و با صدای بلند برای بقیه تعریف نکنید.
لازم نیست هر چه از ذهن شما میگذرد را به زبان بیاورید. این کار سبب میشود تا بعدها از کرده خود پشیمان شوید.
بنابراین، بیاموزید که چه زمانی دهان خود را بسته نگه دارید و سکوت اختیار کنید. یادگرفتن این مهارت چندان آسان نیست اما تاثیر شگرفی در سبک زندگی شما خواهد داشت.
غیبت نکنید
ارتباطهای اجتماعی در زندگی هر فردی بسیار مهم هستند. مهمترین فاکتور رابطه اجتماعی هم اعتماد است.
یکی از سادهترین مسایلی که سبب از بین رفتن اعتماد میان انسانها میشود، غیبت کردن است.
پشت سر بقیه حرف نزدن در این دنیای سرشار از اتفاقهای عجیب چندان آسان نیست. بسیاری از مردم به این کار عادت دارند و اجتناب از آن برایشان دشوار است.
اما برای داشتن یک زندگی سالم و ارتباهای مبتنی بر اعتماد دو طرفه لازم است از حضور در جلسههای غیبت افراد خودداری کنید. اگر نمیتوانید محل را ترک کنید، خیلی رک از فرد غیبتکننده بخواهید که دیگر ادامه ندهد و در مورد موضوع دیگری صحبت کند زیرا شما دوست ندارید این حرفها را بشنوید.
در زمان حال زندگی کردن
به گزارش محققان شادی در جهان، اغلب مردم توانایی زندگی کردن در زمان حال را ندارند.
در ۴۷ درصد مواقع، مردم در حال فکر کردن به گذشته یا آینده هستند و از زمان حال خود استفاده نمیکنند.
مردم بدون توجه به کاری که انجام میدهند، اغلب خوشحال نیستند. بهطور مثال، مسیر رفت و برگشت به محل کار یکی از کارهای عذابآور برای بسیاری از کارمندان است که هیچ لذتی از آن نمیبرند. اما آنها نمیدانند اگر ذهن خود را فقط روی همین مسیر رفت و آمد متمرکز کنند و به اطراف توجه داشته باشند، بیشتر خوشحال خواهند بود تا اینکه فکرشان را با مسایل دیگری مشغول کنند.
تسلط داشتن بر افکار
انجام دادن آنچه به آن فکر میکنیم به قدرت اراده و تسلط کافی روی افکار نیاز دارد.
مساله این است که انسان، محصول تجربیات گذشته خود است و افکار ما تماما تحتتاثیر مسایل پیشین هستند.
اما این را به خاطر داشته باشید که آینده همان گذشته نیست.
یادگیری زبان دوم
یادگیری مهارتهای جدید درهای تازهای را در زندگی شما میگشاید. یادگیری زبان در صدر بقیه مهارتها به شما کمک میکند تا فرصتهای حرفهای و ارتباطی بیشتری داشته باشید.
بهطور مثال، وقتی به زبان انگلیسی تسلط داشته باشید علاوه بر یافتن دوستان جدید در کشورهای دیگر که فرهنگهای متفاوتی دارند، میتوانید مقالهها و مطالب ارزشمند بیشتری را بخوانید و با مسایل زیادی در جهان آشنا شوید.
یادگیری زبان دوم آسان نیست اما تاثیر شگرفی در زیر و رو کردن زندگی بشر دارد.
سخنرانی کردن
برای بسیاری از مردم صحبت کردن در جمع چندان آسان نیست. آنها همیشه در هراس از اشتباه کردن هستند. اما باید بر این ترس خود غلبه کنید.
برای این منظور باید تمرین کنید و از اشتباه کردن هم نترسید. وقتی بتوانید در جمعهای کوچک و بزرگ ایدهها و طرحهای خود را مطرح کرده و از آنها دفاع کنید، بدون شک موفقیت بیشتری را به زندگی خود وارد خواهید کرد.
صداقت داشتن
صادق بودن با دیگران در همه شرایط چندان آسان نیست. اما تمرین کنید که در زندگی خود صداقت پیشه کنید.
با خودتان هم صادق باشید. شما باید به جایی برسید که از اشتباههای خود درس بگیرید و برای بهبود اوضاع همه تلاش خود را انجام هید.
آیا دوست دارید زندگی خود را تغییر دهید ؟
اگر همه چیز در زندگی شما در مسیر درست خود پیش نمی رود وقت آن رسیده که کنترل امور را به دست گیرد .شما می توانید با تکرار این ۵ جمله مثبت و جادویی زندگی خود را از نو بسازید واثرات مثبت آن را در زندگی خود مشاهده کنید.ما به طور کلی از رفتارهایی منفی که در خود میبینیم انتقاد می کنیم و خود را در این زمینه بسیار سرزنش می کنیم.این موضوع ممکن است در طول زمان باعث تخریب روحیه ما شود . و همچنین می تواند مشکلات روانی بسیار جدی در آینده ایجاد کند.
البته انتقاد از خود امری سازنده است اما در صورت رعایت تعادل .هیچ وقت خود را بیش از حد سرزنش نکنید .اگر شما نیز می خواهید زندگی خود را از نو بسازید این ۵ جمله جادویی را هیچ گاه از زندگی خود حذف نکنید.و همواره آن ها را در زندگی خود تکرار کنید.اما این ۵ جمله جادویی چیست ؟
۱-به آرزوهای خود ایمان دارم .
قبل از هر چیز باید به خود و سپس تمام آرزوهای خود ایمان داشته باشید.فراموش نکنید که ذهن بسیار قدرتمند است .و نقش بسزایی در به حقیقت پیوستن آرزوهای شما دارد.اگر شما به آرزوهای خود ایمان داشته باشید حتما به آن ها می رسید.پس این جمله را همواره تکرار کنید و اثرات مثبت آن را در زندگی خود ببینید.
۲-خود را همانگونه که هستم دوست دارم.
تنها چیزی که لازم دارید یک آینه است.یک دقیقه در آینه نگاه کنید و بگویید که ترا بسیار دوست دارم.اما فراموش نکنید که واقعا باید خود را با تمام آنچه که هستید دوست داشته باشید.قبل از شروع یاد بگیرید که دوست داشتن خود را آغاز کنید.در صورت موفقیت مشاهده خواهید کرد که اطرافیان شما نیز با شما به گونه ای دیگر رفتار خواهند کرد.زیرا آنها نیز متوجه خواهند شد که شما واقعا خود را دوست دارید و برای خود ارزش قائل هستید.در این صورت روابط شما با دیگران نیز تغییر خواهد کرد.
۳-این زندگی و تمام مسئولیت های آن بر عهده من است.
یاد بگیرید هیچ وقت از شرایط پیش آمده شکایت نکنید.همان طور که در خوشبختی خود نقش دارند در ناراحتی خود نیز شما نقش دارند.با تکرار این جمله در طول زمان احساس قدرت خواهید کرد .یاد بگیرید در شرایط سخت خود را کنترل کنید و به جای غمگین بودن به راه حل آن فکر کنید.
۴-به خاطر تمام نعمت های زندگی شکر گذار هستم.
تمام اتفاقات خوب یا بد زندگی شما یک تجربه است.همان طور که برای داشته های خود شکر گذار هستید برای نداشته های خود نیز شکر گذار باشید.زیرا اگر اتفاقات منفی نبودند شما هیچ وقت به خاطر اتفاقات مثبت شکر گذار نبودید.
۵-من لایق تمام اتفاقات خوب هستم .
هر روز این جمله تکرار کنید و به این جمله ایمان داشته باشید .بله شما لایق تمام اتفاقات خوب در زندگی هستید و به آن ها نیز خواهید رسید در صورتی که آن ها را واقعا با تمام وجود خود بخواهید.
تسلا
بررسی زندگی نیکولا تسلا از دریچه ی قوانین جذب
بزرگترین نابغه ای که هرگز بیش از دو ساعت نخوابید!!
صد و شصت و یک سال پیش در روز دهم جولای مردی پا به جهان نهاد که تاثیر به سزایی در دنیای فعلی ما داشت.
نیکولا تسلا فیزیکدان و مهندس آمریکایی صرب تبار که بدون او امروزه نمی توانستیم در خانه هایمان چراغی روشن کنیم و یا حتی این مطالب را بخوانیم.
تسلا دانشمندی بود که یکی از اعتقادات زندگیش این بود که همه چیز در اطراف ما فراوان است، مثل انرژی، امکانات، پول و… و خود او می گوید من تعجب می کنم از انسانها که از کمبود انرژی رنج می برند ما با کنترل انرژی های آزاد کهکشانی می توانیم با باز کردن دهان خود از کائنات انرژی دریافت کنیم و جالب است بدانید برق متناوب که ما در خانه هایمان به کار می بریم را این دانشمند بزرگ اختراع کرده است و ادیسون فقط مخترع لامپ بوده است.
نیکولا تسلا می گفت کلید دست یابی به قوانین جهان هستی در اعداد سه و شش و نه نهفته است و بقیه ی اعداد جهان فیزیکی را توضیح می دهند، یعنی اعداد سه و شش و نه اعداد فیزیکی نیستند اما حاکم بر جهان فیزیکی در سطح کوانتومی هستند .
این راحت ترین راه برای بررسی صدا های مختلف با فرکانس های مختلف می باشد و درک می کنیم که تمام چیزهای زندگی ما دارای ارتعاش هستند، و فرکانس ارتعاشی راز مهم زندگی و قوانین جذب می باشد.
بسیاری از دانشمندان جهان دوست دارند این باور شیطانی و مخرب را به انسانها القا کنند که منابع محدود است و خشک سالی و نابودی به سراغ بشریت خواهد آمد و با منابع مختلف تلویزیونی و رادیویی و منابع دیگر این باور وحشتناک را وارد مغز انسانها می کنند و افکار آنها را شستشو میکنند.
ولی نیکولا تسلا باور داشت منابع بی شمارند و هر روز بیشتر و بیشتر می شود.
او می گفت همه چیز انرژی است هر چیزی که ما می توانیم ببینیم و بشنویم و لمس کنیم انرژی است و مغز ما یک مترجم است که توانایی ترجمه این فرکانس ها را دارد . هر زمان که شما به چیزی فکر می کنید یک ارتعاش خاص از فکر شما به جهان هستی ارسال می شود و افکار و انرژی های مشابه فکر شما را وارد زندگی شما می کند اگر افکار شما حس خوبی را در شما به وجود بیاورد آن فکر شما یک فکر سازنده و مثبت است که در ارتعاشات فرکانس بالا قرار می گیرد و اگر آن فکر حس بدی در شما به وجود بیاورد در ارتعاش فرکانسی پایینی قرار دارد و آن فکر ویرانگر است .
به طور مثال جمله ی من شما را دوست دارم، فرکانس بالا و جمله ی من از شما متنفرم فرکانس پایین دارد، و با تکرار بسیار بسیار زیاد این افکار باورها و حقیقت زندگی شما ساخته می شود.
اگر باور کنید جهان جای وحشتناکی برای زندگیست این حقیقت زندگی شما می شود و اگر باور کنید جهان جای زیبایی برای زندگیست این هم می تواند واقعیت زندگی شما شود .
پس خوب فکر کنید کدام یک را باور دارید!!
هر یک از ما هر روز تقریبا 10 تا 12 ساعت از زندگی خود را به کار اختصاص میدهیم. زمان آن است که از خود بپرسیم «آیا این همان کاری است که میخواهم انجام دهم یا کاری است که باید انجام دهم؟» ما هر روز ساعت 6:30 صبح از خواب بیدار میشویم، همه روز کار میکنیم. به گزارش دنیای اقتصاد و به نقل از گرگ کین نیرد، به سر کار میرویم و برمیگردیم و این پروسه همچنان تکرار میشود. از خودمان یک سوال ساده بپرسیم «آیا من در کنترل زندگی هستم یا زندگی در کنترل من است؟» زمان آن است که از روزمرگی رها شوید و به خود قدرت دهید تا به آنچه میخواهید برسید. انجام فعالیتهای زیر باعث بهتر شدن روز کاری شما میشود و در کار و زندگیتان پیشرفت حاصل خواهد شد تا بتوانید از طریق ایجاد تعادل، راندمان کاری بهتری نیز داشته باشید. هفت اصل مهم که به شما قدرت میدهند کنترل زندگی خود را دوباره در دست بگیرید عبارتند از: استعداد: به معنی استعدادی است که در شخصیت شما وجود دارد یا به عبارتی نیروی درونی که شما را به حرکت وا میدارد و سرعت زندگی. این اصل یک پرسش را مطرح میکند «چقدر فشار را بر خود تحمل میکنید؟» شاید به شما گفته باشند که از لحاظ رفتاری «نوع A» هستید. این یعنی احتمال دارد که زیر فشار دائمی باشید و کل زندگی را در رقابت ببینید و اینکه باید نسبت به خودتان و دیگران سختگیر باشید. اگر از «نوع A» هستید، میخواهید همه کارها را سریع و به شکل وظیفهگر اتمام کنید و در این حالت کار برای شما با سرعت و انرژی بالایی مدیریت میشود. در این صورت با توجه به وسواسی که برای انجام کارها وجود دارد شاید وقتی برای تفکر و تعمق و اینکه به کجا میخواهیم برسیم، وجود نداشته باشد. تناسب اندام: این اصل به شرایط کلی سلامت بدنی شما میپردازد و اینکه رژیم غذاییتان چقدر به این سلامتی و تناسباندام کمک میکند. همیشه در خدمت کار بودن ممکن است باعث شود از سلامتی خود غافل شوید. بالاخص اگر از ساعت 9 صبح تا 5 عصر پشت میز مینشینید. در این صورت کمتر احتمال دارد که زمانی را به ورزش کردن اختصاص دهید یا پیادهروی کنید. برای آنکه تعادل میان کار و زندگی وجود داشته باشد به این موضوع فکر کنید که چگونه میتوانید گامهای مستحکمتری در جهت سلامت و تناسب اندام خود بردارید و دستکم حداقلها را انجام دهید تا قوی و سالم بمانید. رژیمهای تناسب اندامی را انتخاب کنید که در آن ورزش هفتگی گنجانده شده باشد. تغذیه و رژیم غذایی: چه میخورید و آنچه میخورید چقدر سالم است. آیا یک رژیم سالم و مغذی دارید؟ بیشتر افراد از نیازهای کلی و خاص خود درباره رژیم غذاییشان آگاه نیستند و فقط غذاهایی را میخورند که از آن لذت میبرند، بدون توجه به تاثیر آن بر بدنشان. برای داشتن تعادل میان کار و زندگی باید در رژیم غذایی هم تعادل وجود داشته باشد. پس روی این مساله برنامهریزی و سازماندهی داشته باشید. درباره آن مطالعه کنید و یک رژیم سالم را انتخاب کنید که بتوانید آن را ادامه دهید و به عادت غذایی شما تبدیل شود. سلامت فردی: ممکن است بهعنوان فردی که زیاد کار میکند بدن خود را نادیده بگیرید و آن قدر به وضعیت خود بیتوجه باشید تا تبدیل به یک مشکل جدی شود. ممکن است به وزن، رژیم غذایی و سلامت فیزیکی خود کمتوجهی کنید و به اندازه کافی استراحت نکنید. برای ایجاد تعادل مناسب میان کار و زندگی باید به بدن خود اهمیت بدهید. برای این کار از کنار گذاشتن یک یا دو عادت نامناسب که به سلامتیتان ضرر میرساند شروع کنید مثلا ترک سیگار، کافئین یا الکل. تعادل احساسی: این به آن معناست که چقدر به سلامت ذهنی و احساسی خود اهمیت میدهید. پرسشی که در این اصل مطرح میشود این است که «آیا من اغلب اوقات از لحاظ احساسی، حس خوبی دارم؟» آیا تاکنون احساس کردهاید هر روزی که میگذرد «چالشی برای غلبه کردن» است؟ این مساله میتواند روی فراست و درونبینی شما اثر منفی بگذارد. برای داشتن تعادل میان کار و زندگی فکر کنید که چگونه مسائل را آسانتر بگیرید و از زندگی خود راضی باشید و زندگی را به منزله یک «تجربه جدید» ببینید. با نزدیکتر بودن به دیگران میتوان احساس راحتتری داشت. سعی کنید با وقایع زمانی که رخ دادهاند روبهرو شوید و به استقبال اتفاقات بد نروید. درک کنید که سخت است بتوان حس نگرانی را متوقف کرد. خودآگاهی بیشتری کسب کنید. خودآگاهی اغلب اولین قدم برای داشتن تفکر مثبت است. عادات احساسی و کنترل آن: به احساسات و اندیشههای درونی خود گوش دهید. سپس تا حدی که لازم است زندگی و محیط پیرامون خود را کنترل کنید تا به آن درجه از کنترل که مطلوب است برسید. نگران این نباشید که دیگران درباره شما چگونه فکر میکنند یا اینکه همیشه باید همه کارها را «درست» انجام دهید. اگر این اثر ادامه پیدا کند امکان دارد از لحاظ احساسی حالت فرار به خود بگیرید یعنی مثلا از نگرانی در سکوت به نشان دادن آشکار ناراحتی خود (یا حتی نشان دادن خشم) روی بیاورید. باید اتکا به نفس خود را بالا ببرید تا در زندگی روی خودتان کنترل داشته باشید. در این صورت هم در محیط کار راحتتر خواهید بود، هم عیبهای خود را راحتتر میپذیرید و هم راحتتر میتوانید از دیگران کمک بخواهید؛ بدون آنکه احساس خشم داشته باشید. تعادل میان کار و زندگی: اصول فوق به این موضوع میپردازد که نسبت به کار خود چه احساسی دارید و درباره نحوه مدیریت و کنترل آن چگونه فکر میکنید نه اینکه کار شما را مدیریت و کنترل کند. بعضی از افراد کار را « اجباری» میدانند و معتقدند باید آن را «تحمل» کرد و تا جایی که بتوانند از آن فراریاند. نباید اجازه دهید مشکلات کاری روی زندگی خوبی که خارج از محیط کار دارید، اثر بگذارد. کار را به بهعنوان یک بخش چالشبرانگیز و جالب زندگی خود ببینید که میتوانید هر آنچه میخواهید از آن بهدست آورید؛ بدون آنکه اجازه دهید بر زندگی عادیتان چیره شود. شما حق انتخاب دارید یا کاری که از آن لذت میبرید پیدا کنید یا آن را طوری تغییر دهید که انجام آن با رضایت بیشتری برایتان به همراه باشد. هر جا امکان هرگونه تغییر برای دید مثبتتر شما وجود دارد آن را انجام دهید. اگر این هم امکانپذیر نبود، فکر کنید چه قدمهایی میتوانید بردارید که همه چیز را با هم تغییر دهید.
ماهیگیران و صیادان اوقات زیادی از زندگی خود را روی آب سپری میکنند. کاری سخت و پر زحمت که نیازمند صبر و حوصلهی فراوانی است. اما در عین حال، تماشای مناظر زیبا و لذت بردن از سکوتی دل انگیز، جایزهی این شکیبایی قابل تقدیر است. جایی که تنها ماهیگیر است و قایقی که روی امواج میلغزد. این بار در شاتر به جادوی زندگی روی دریاچه خواهیم پرداخت.
تصور کنید صبحگاهان قبل از طلوع خورشید یا غروب تا پاسی از شب، در قایقی روی آب شناورید. کار شما ماهیگیری است و لازمهی موفقیت در آن صبر و بردباری.
مهم نیست چقدر خسته اید، مهم نیست تا چه حد بی حوصله شده یا از تنهایی رنج میبرید، اهمیتی ندارد که تنها شما هستید و سکوت و آرامشی بیپایان، باید در انتظار صیدی پر بار همچنان منتظر بمانید.
این داستان زندگی بخشی از ماهیگیران و صیادان است. در جستجوی قوت روزانه، ناگزیر از انجام آن هستند. بیشک دورنمای این کار سخت و طاقت فرساست. اما همواره در کنار هر سختی، لذتی نیز پنهان شده است. برای یک ماهیگیر، غوطهور شدن روی رقص امواج و شنیدن موسیقی آرامشبخش آب در کنار چشم اندازی منحصر بفرد و تماشایی، شاید مرهمی باشد که اندکی از این خستگی و روزمرگی بکاهد.
"Marcin Sobas"، عکاس خوش ذوقی است که مجذوب این چشمانداز خاص و دیدنی شده است. در ادامه همراه شما به تماشای تصاویر ثبت شده توسط او خواهیم نشست. عکسهایی که گویی در میان لایههایی از جادو و رویا پیچیده شدهاند.
غوطهور در میان تاریکی
کسالت
قایق سواری در میان شعاعها
سواری ابری